در مسیر بهشت...

فضای مجازی فرصتی است برای آنکه میزان درک خود از حقایق ناب دینی را ارزیابی کنیم، و بخشی از درک خود را به دیگران منتقل کنیم. گاهی در جریان انتقال معرفت دینی خودمان به دیگران است که می‌فهمیم چقدر می‌فهمیم. و نیز فرصتی است برای اینکه بفهمیم چقدر عاشق دین خدا و اولیاء خدا هستیم و یا چقدر خودخواهیم و بی‌خیال خدمت به دین.

استاد_پناهیان
..............................

وبلاگ در مسیر بهشت از دو بخش اصلی متن ها و تصاویر تشکیل شده است که برای جلوگیری از بالارفتن حجم وبلاگ و کاهش زمان لود شدن وبلاگ از دو آدرس مجزا استفاده شده است:
1) متن ها www.taabehesht.blog.ir
2) فتوبلاگ www.aks-taabehesht.blog.ir

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

خیلی از مادرها و پدرها هستند که نمیدونند چطور به فرزندشون مفاهیم دینی رو آموزش بدند. مفاهیمی مثل محرم و نامحرم! قطعا برای کودکان بسیار خسته کننده است که بنشینند پای منبر مادر و پدر و پشت سر او تکرار کنند که: دایی محرم، عمو محرم، پسردایی نامحرم و... اما همین مفاهیم اگر در قالبی دیگر مثلا بازی به کودکان آموزش داده بشه قطعا واکنش متفاوتی خواهند داشت.

کافیه مادران و پدران عزیز کمی حوصله به خرج بدند. به طور مثال اعضای یک خانواده میتونند تئاتر خانوادگی داشته باشند تئاتری که بازیگران و تماشاگرانش خودشون هستند. این روش آثار بسیاری داره :

1) اعضای خانواده از درکنار هم بودن لذت می برند و لحظات شادی رو برای هم رقم می زنند.

2) مفاهیم دینی به کودک آموزش داده میشه.

3) کودکان هیجانات و انرژی های خود را از طریق بازی تخلیه می کنند.


اگر خانواده ای هر هفته حداقل یک شب تئاتر خانوادگی داشته باشه در مدت بسیار کوتاهی میشه مفاهیم دینی چون کیستی نامحرم و محرم ، چگونگی ارتباط با نامحرم و نوع پوشش در مقابل نامحرم و محرم  رو به کودکان آموزش داد.

تئاتر خانوداگی تنها یک روش برای اموزش مفاهیم دینیه! هر خانواده ای میتونه با کمی خلاقیت بازی های مفید و آموزنده ای رو خلق کنه. گاهی باید برای انتقال مفاهیم دینی به کودکان از روش هایی متناسب با علایق اونها استفاده کنیم تا موفقیت بیشتری کسب کنیم.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۱:۱۰
حدیث


امام صادق علیه‌السّلام فرمود:

من صافح امراة تحرم علیه فقد باء بسخط من الله عزّ و جلّ.

هر که با زن نامحرم دست دهد خشم خدای عزّ و جل را برای خود فراهم آورده است.

وسائل الشّیعه، ج14، ص 142 .




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۱:۰۱
حدیث

نامحرم نامحرم است... خواهرم عکس پروفایلت آنگونه هست که بایدباشد..؟؟و تو ای برادرم حرفهایت باخواهران اددلیستت آنگونه هست که بایدباشد...؟؟؟

مرزبین محرم و نامحرم راحفظ کرده ایی؟؟؟ آری .. اینجا همه چیز مجازیست....همه چیز... اما اینجا هم نامحرم نامحرم است. نکند عکست آنگونه باشدکه نباید...و یاحرفهایت آنگونه باشدکه نباید...

آری اینجا محیط محیطی مجازیست...اما خدایش همان خدای همیشگی ست.

*یادمان نرود اینجا هم درمحضرخداییم*... ألم یعلم بأن الله یری ...آیا نمیدانی خدا می بیند

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۱:۰۰
حدیث


آیت الله جوادی آملی:


حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است ...

و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد.

 اگر جامعه ای این درس رقت و عاطفه را ترک کرد و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا میشود که در غرب ظهور کرده است؛
لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم.

از اینکه قرآن کریم میگوید هر گروهی اگر راضی هم باشند,  شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم میشود.. عصمت زن، حق الله است و به هیچ‌کسی ارتباط ندارد.(هیچکس  نمی تواند بگوید من به بی حجابی راضی هستم...)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۰:۴۵
حدیث

چند وقت پیش نشسته بودم پای صحبت یکی از هنرمندان خانم که در برنامه ی تلویزیونی دعوت شده بود و با وجود اختلاف عقیدتی چه از نظر پوشش چه سایر تفکرات به صحبتهاش گوش میدادم. کمی بعد برادر کوچکم جلوتر آمد و سوال کرد: این بازیگر خیلی خوب بازی میکنه؟ من بلافاصله علت این سوال رو در ذهنم مرور کردم و فهمیدم که چون من به مدت حداقل نیم ساعت پای تلویزیون نشسته ام و با دقت به حرفهای این هنرمند گوش کرده ام ، برادرم این تصور را داشته که من کاملا این خانوم رو با ویژگیهایی که داره میپسندم. ویژگیهایی از قبیل آرایش ،  استفاده از رنگ های شاد در پوشش و خنده های بلند در مقابل نامحرم و... و حالا تنها یک پاسخ مثبت من به این سوال کافی است تا به یقین برسه این آدم با این ویژگی ها یک فرد ایده آل است. چون به خوبی میدانستم کودک است و  درکی از این ندارد که یک بازیگر می تواند خوب بازی کند اما لزوما آدم خوبی نباشد و افکار و عقاید نادرست داشته باشد جواب دادم: هی بد بازی نمیکنه ! برادرم برای نتیجه گیری بهتر سوال کرد: ولی از بین بازیگرای دیگه بهتره مگه نه؟ این سوال هم ریشه در اینجا داشت که من پای صحبت هر بازیگری نمینشستم! بلافاصله جواب دادم: نه اینم بعضی وقتا خوب بازی میکنه بعضی وقتها هم نه!

بعد از این پرسش ها بود که واقعا ایمان آوردم  هر رفتار و هر حرف ما برای کودک الگوست. گاهی ما غافل میشیم که کودکان به ما نگاه می کنند و از ما یاد می گیرند. گاهی فراموش میکنیم سطح فکر کودکان مثل بزرگترها نیست و امکانش هست رفتاری از ما را به غلط فهم کنند. گاهی فراموش میکنیم آن ها کودک هستند. همین غفلت ها همین بی توجهی ها از طرف ما باعث میشه وقتی یک رفتار نامناسب از کودک دیدیم شروع کنیم به سرزنش کردن و ابراز ناراحتی ها ! در حالی که خودمان زمینه ساز این رفتارها بوده ایم!

گاهی مادران چادری و مذهبی شکایت میکنند از دختران خود که پای بند به حجاب و امور مذهبی نیستند و استدلال می کنند که ما تمام عمر چادر سرکردیم و نماز خواندیم و... اما دخترمان این طور نیست؟!

چرایی این تعارض می تواند ریشه در رفتارهای ما داشته باشد. شاید اگر من هم از آن خانوم بازیگر با آن پوشش پیش برادر کوچکم تعریف میکردم در واقع نقض می کردم چادر خود را! حجاب خود را! یعنی به برادرم با یک جمله می آموختم که پوشش او بهتر از من است!

شاید ما در طول زندگی آدم هایی را پیش کودکانمان تمجید و ستایش میکنیم که جنس متفاوتی از افکار و عقاید ما دارند. وقتی از این آدم ها پیش فرزندانمان ستایش میکنیم باید هم روزی فرزندان خود را پیرو آن ها بدانیم نه پیرو خود! چون با تمجیدهایمان همواره آن ها را برتر از خود و عقاید خود دانسته ایم و انسان همواره به دنبال برترین هاست.

کاش دقت بیشتری داشته باشیم و از آن هایی که شایسته الگو قرار گرفتن هستن پیش فرزندانمان تعریف کنیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۰:۴۱
حدیث
یادم میاد چند وقت پیش به باغ یکی از دوستان خانوادگی رفته بودیم. اردیبهشت ماه بود و همه جا سرسبز. تصمیم گرفتیم کوهنوردی هم داشته باشیم. من که چادر انتخاب آزادانه ام بوده نمیتونستم بدون چادر در مقابلشون حاضر باشم و به خاطر همین از دامنه تا قله ی سه کوه متصل به هم رو در باد شدید با چادر طی کردم :) کوهی که بالارفتن و پایین آمدن از آن با چادر سختی کار را بیشتر می کرد.
اما با وجود سختی زیادی که داشت  شیرین و لذت بخش بود.


خاطره ی بالا رو گفتم تا حجتی باشم برای خانوم هایی که به بهانه های خیلی کوچک حجاب رو کنار میذارند و میگند نمیشه! خانم های چادری زیادی رو سراغ دارم که سرسفره ی عقد بدون چادر حاضر میشند تا عکسهاشون خوب بیافته! چون یک شب هزار شب نمیشه! خانوم های زیادی رو سراغ دارم که فقط بیرون از منزل چادر سرمیکنند اما در منزل و در مقابل نامحرم های فامیل که انگار تافته ی جدابافته ای از نامحرم های کوچه و خیابان هستند چادر سرنمیکنند! انگار که چادر فقط برای بیرون از منزل است!

بزرگترین مشکل این دسته از خانوم ها اینه که معنی حجاب رو نفهمیدند و شناختی از چرایی حجاب ندارند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۰:۳۵
حدیث

 پشت پنجره ایستاده بودم، آسمون حال و هوای باریدن داشت. نگاهم افتاد به دو دختر دوقلو که داشتند با مادرشون تند تند میرفتند که مبادا آسمون بباره و خیس بشند؛ که یکباره مادر ایستاد و چادری که سرش بود رو درآورد! و انداخت رو سر دوقلوها! مادر نگران خیس شدن دخترها بود... تو دلم گفتم همه ی مادرا همین طورند! فداکار و از خود گذشته!

اما...

دوباره به این مادر از خودگذشته نگاه کردم، چیزی که دیدم این بود: خانمی با مانتویی تنگ و ...

با خودم آروم تکرار کردم: از خود گذشتن!

سوال میکنم؟

 این از خود گذشتن خشنودی خدا رو به همراه داشت یا ؟؟!

به فکر عزیزت باش اما از ارزشهات نگذر...


 بعد نوشت: متن بالا بخشی از یادداشت من در بهار 94 بود که در وبلاگ دیگرم منتشر شده بود. هرچند در فصل گرما هستیم و خبری از بارون نیست اما متن بالا میتونه مصداقهای متفاوتی داشته باشه گاهی ما به بهانه های مختلف خیلی راحت  ارزش هامون رو کنار میذاریم ! و چقدر این کنار گذاشتن تلخ است!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۰:۳۰
حدیث

نمیدونم چرا این خانوم هایی که تو آپارتمان زندگی می کنند وقتی میخوان لباس های شسته شده رو پهن کنند تو بالکن خونشون احساس میکنند هنوز داخل خونه هستند و بی هیچ تکلفی در پوشش ( سرلخت و ... ) بیرون میان و با آرامش تمام لباسهاشون رو پهن می کنند و بعد با آرامش بیشتر برمیگردن داخل خونه! (دیدم که میگم) واقعا چرا؟!!

چه معضل بزرگی شده این خونه های قوطی کبریت آپارتمانی !

قبل تر حیاط خونه جز خونه بود هرچند سقفش آسمان بود! چون همه ی خونه ها در یک سطح و یک ارتفاع بودند و دیوار مشترک دو همسایه بگونه ای بود که مانع از هرگونه دید به حیاط خونه ها میشد! صدا پخش میشد اما تصویر به هیچ وجه !

اما الان معماری ساختمان ها طوری شده که محدودیت هایی رو برای ما به ارمغان آورده ! حیاط ها تبدیل به بالکن های کوچکی شده اند که از تمام زوایا دید دارند ! و اگر باشند خونه هایی که حیاط دارند من معتقدم دیگه این حیاط جز خونه محسوب نمیشه چون دیگه حریم خصوصی نیست چون ساختمان های اطراف بهش اشراف دارند و اگر خانومی واقعا به حجاب مقید باشه حتی برای پنج دقیقه به حیاط خونه رفتن باید پوشش مناسب داشته باشه! چون ممکنه پشت پنجره ی ساختمان های رو به رو مردی ایستاده باشه !

این معماری مدرن به راستی که آسایش رو از خواهران مذهبی گرفته ! قبل تر خانوم ها بی دغدغه و راحت میتونستند تو حیاط خونه بنشینند و مطالعه کنند و... و در کنارش از هوای آزاد استفاده کنند از دیدن گل ها و درخت هایی که در حیاط کاشتند لذت ببرند چون حیاط خونه امن بود چون چشم های نامحرم راه نفوذی به حیاط خونه ها نداشت. اما معماری مدرن نه تنها این لذت ها رو گرفته بلکه باعث سخت تر شدن زندگی هم شده ! خانومی که مجبوره برای هر بار حیاط رفتن مراعات این رو بکنه که حجابش مشکلی نداشته باشه هیچ لذتی از داشتن حیاط نمیبره چون حیاط براش مساوی با کوچه و خیابان شده!

چقدر این معماری مدرن سلب آسایش کرده از ما ! و چقدر معماری سنتی زیبا و هدفمند بود!


............................

یکی از دوستان لطف کردند لینک زیر رو که مرتبط با یادداشت بالاست فرستادند پیشنهاد میکنم ببینید:

احکام پوشش بانوان در محل دید نامحرم



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۰:۲۴
حدیث

امام علی علیه السلام :

به اصحاب خویش فرمودند: هرگاه زنی نظر شما را جلب کرد، فوراً به همسر خود رجوع کنید، زیرا آنچه که نظر شما را جلب نمود در او نیز است و آن مرد نباید به شیطان مهلت نزدیک شدن به قلب خود دهد و باید دیدگان خویش را ازتوجه به آن زن «أجنبی» فرو بندد و اگر دارای همسر نیست دو رکعت نماز گزارد و به حمد و ثنای الهی بپردازد و صلوات بر پیامبر و آل وی فرستد و سپس از خدا درخواست کند تا با رحمت و لطف خود او را از راه دستیابی به حلال، از روی آوردن به حرام بی نیاز کند.

نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۸۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۰:۱۸
حدیث
حتما شنیدید که میگند حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است. من معتقد هستم باید این طور بگیم: حجاب برای شما محدودیت است تا مصونیت داشته باشید.
مصونیت نتیجه ی محدودیت است. تا محدودیت نباشه مصونیت هم نیست. شما برای قبولی در یک آزمون ماه ها درس میخونید و گاهی مسافرت و تفریح رو برای خودتون حرام میکنید تا نتیجه ی بهتری کسب کنید یعنی ارزش قبولی در آزمون  اون قدر بالاست که حاضرید محدودیتهایی رو تحمل کنید. برای مصون موندن هم باید محدودیتهایی رو تحمل کنیم. چون ارزش مصونیت خیلی بالاتر از این محدودیت های ناچیزه !

به نظرم جمله ی حجاب محدودیت نیست یک جمله ای که از درون تعارض داره. مگه میشه حجاب محدودیت نباشه؟!
دوستان مذهبی برای تشویق خانوم ها به حجاب لازم نیست حجاب رو ساده و آسان جلوه بدند! اتفاقا حجاب مشکل است! ارزش حجاب هم به همین سخت بودنشه. اگه راحت بود که ارزشی نداشت.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۰:۱۵
حدیث