مراقب باشیم ؛ کودکان رفتارهای ما را زیرنظر دارند
چند وقت پیش نشسته بودم پای صحبت یکی از هنرمندان خانم که در برنامه ی تلویزیونی دعوت شده بود و با وجود اختلاف عقیدتی چه از نظر پوشش چه سایر تفکرات به صحبتهاش گوش میدادم. کمی بعد برادر کوچکم جلوتر آمد و سوال کرد: این بازیگر خیلی خوب بازی میکنه؟ من بلافاصله علت این سوال رو در ذهنم مرور کردم و فهمیدم که چون من به مدت حداقل نیم ساعت پای تلویزیون نشسته ام و با دقت به حرفهای این هنرمند گوش کرده ام ، برادرم این تصور را داشته که من کاملا این خانوم رو با ویژگیهایی که داره میپسندم. ویژگیهایی از قبیل آرایش ، استفاده از رنگ های شاد در پوشش و خنده های بلند در مقابل نامحرم و... و حالا تنها یک پاسخ مثبت من به این سوال کافی است تا به یقین برسه این آدم با این ویژگی ها یک فرد ایده آل است. چون به خوبی میدانستم کودک است و درکی از این ندارد که یک بازیگر می تواند خوب بازی کند اما لزوما آدم خوبی نباشد و افکار و عقاید نادرست داشته باشد جواب دادم: هی بد بازی نمیکنه ! برادرم برای نتیجه گیری بهتر سوال کرد: ولی از بین بازیگرای دیگه بهتره مگه نه؟ این سوال هم ریشه در اینجا داشت که من پای صحبت هر بازیگری نمینشستم! بلافاصله جواب دادم: نه اینم بعضی وقتا خوب بازی میکنه بعضی وقتها هم نه!
بعد از این پرسش ها بود که واقعا ایمان آوردم هر رفتار و هر حرف ما برای کودک الگوست. گاهی ما
غافل میشیم که کودکان به ما نگاه می کنند و از ما یاد می گیرند. گاهی
فراموش میکنیم سطح فکر کودکان مثل بزرگترها نیست و امکانش هست رفتاری از ما
را به غلط فهم کنند. گاهی فراموش میکنیم آن ها کودک هستند. همین غفلت ها همین بی توجهی ها از طرف ما باعث میشه وقتی یک رفتار نامناسب از کودک دیدیم شروع کنیم به سرزنش کردن و ابراز ناراحتی ها ! در حالی که خودمان زمینه ساز این رفتارها بوده ایم!
گاهی مادران چادری و مذهبی شکایت میکنند از دختران خود که پای بند به حجاب و امور مذهبی نیستند و استدلال می کنند که ما تمام عمر چادر سرکردیم و نماز خواندیم و... اما دخترمان این طور نیست؟!
چرایی این تعارض می تواند ریشه در رفتارهای ما داشته باشد. شاید اگر من هم از آن خانوم بازیگر با آن پوشش پیش برادر کوچکم تعریف میکردم در واقع نقض می کردم چادر خود را! حجاب خود را! یعنی به برادرم با یک جمله می آموختم که پوشش او بهتر از من است!
شاید ما در طول زندگی آدم هایی را پیش کودکانمان تمجید و ستایش میکنیم که جنس متفاوتی از افکار و عقاید ما دارند. وقتی از این آدم ها پیش فرزندانمان ستایش میکنیم باید هم روزی فرزندان خود را پیرو آن ها بدانیم نه پیرو خود! چون با تمجیدهایمان همواره آن ها را برتر از خود و عقاید خود دانسته ایم و انسان همواره به دنبال برترین هاست.
کاش دقت بیشتری داشته باشیم و از آن هایی که شایسته الگو قرار گرفتن هستن پیش فرزندانمان تعریف کنیم.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.