یک شب هزار شب نمیشه
دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ق.ظ
یادم میاد چند وقت پیش به باغ یکی از دوستان خانوادگی رفته بودیم. اردیبهشت ماه بود و همه جا سرسبز. تصمیم گرفتیم کوهنوردی هم داشته باشیم. من که چادر انتخاب آزادانه ام بوده نمیتونستم بدون چادر در مقابلشون حاضر باشم و به خاطر همین از دامنه تا قله ی سه کوه متصل به هم رو در باد شدید با چادر طی کردم :) کوهی که بالارفتن و پایین آمدن از آن با چادر سختی کار را بیشتر می کرد.
اما با وجود سختی زیادی که داشت شیرین و لذت بخش بود.
خاطره ی بالا رو گفتم تا حجتی باشم برای خانوم هایی که به بهانه های خیلی کوچک حجاب رو کنار میذارند و میگند نمیشه! خانم های چادری زیادی رو سراغ دارم که سرسفره ی عقد بدون چادر حاضر میشند تا عکسهاشون خوب بیافته! چون یک شب هزار شب نمیشه! خانوم های زیادی رو سراغ دارم که فقط بیرون از منزل چادر سرمیکنند اما در منزل و در مقابل نامحرم های فامیل که انگار تافته ی جدابافته ای از نامحرم های کوچه و خیابان هستند چادر سرنمیکنند! انگار که چادر فقط برای بیرون از منزل است!
بزرگترین مشکل این دسته از خانوم ها اینه که معنی حجاب رو نفهمیدند و شناختی از چرایی حجاب ندارند.
اما با وجود سختی زیادی که داشت شیرین و لذت بخش بود.
خاطره ی بالا رو گفتم تا حجتی باشم برای خانوم هایی که به بهانه های خیلی کوچک حجاب رو کنار میذارند و میگند نمیشه! خانم های چادری زیادی رو سراغ دارم که سرسفره ی عقد بدون چادر حاضر میشند تا عکسهاشون خوب بیافته! چون یک شب هزار شب نمیشه! خانوم های زیادی رو سراغ دارم که فقط بیرون از منزل چادر سرمیکنند اما در منزل و در مقابل نامحرم های فامیل که انگار تافته ی جدابافته ای از نامحرم های کوچه و خیابان هستند چادر سرنمیکنند! انگار که چادر فقط برای بیرون از منزل است!
بزرگترین مشکل این دسته از خانوم ها اینه که معنی حجاب رو نفهمیدند و شناختی از چرایی حجاب ندارند.
۹۶/۰۴/۲۶
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.