پست قبلی که در خصوص آرایش حلال بود انگیزه ای ایجاد کرد برای نوشتن متن زیر:
متاسفانه فهم اشتباه از دین و دینداری در طول تاریخ صدمات جبران ناپذیری رو برجا گذاشته ، صدمات و خساراتی از قبیل پیدایش فرقه های مذهبی گوناگون با عقاید و آراء گاه کاملا در تعارض با دین !
اما با وجود این اکثر ما انسان ها از نوعی معصومیت نسبت به ایجاد فرقه ی دینی جدید برخوردار هستیم و شاید هیچ گاه حتی تصور این را نکنیم که روزی روزگاری ما را موسس مذهبی جدید بدانند ! و خداروشکر که اکثرا انسان ها اینگونه نیستند وگرنه باید شاهد پیدایش میلیاردها فرق و مذهب با آئین ها و رسومات خاص می بودیم!
شاید هیچ گاه در معرض چنین گمراهی قرارنگیریم اما همیشه در معرض فهم نادرست از معارف دینی هستیم. پس باید محتاطانه تر برخورد کنیم تا در گرداب فهم غلط از دین فرونریم. فهمی ناصحیح که نه تنها موجب گمراهی خود ما می شود. بلکه می تواند دیگران را نیز چون ما بیمار کند.
یکی
از مصادیق فهم نادرست از دین ، مباحث مربوط به حجاب و حیا و مناسبات محرم و
نامحرم است. به طور مثال خانواده ای را فرض کنید که دختر و پسر خانواده بی
هیچ دغدغه ای با دیگران مرتبط هستند بدون در نظر گرفتن نسبتهای محرمی یا
نامحرمی! و برعکس خانواده ای را فرض کنید که آن قدر در دین جمود به خرج می
دهد که دختر خانواده حتی در مقابل افراد محرم به او رفتاری بسیار سخت دارد
به طور مثال هیچ گاه در خانه روسری را از موهای خود در مقابل پدر یا برادر
برنمیدارد. این ها مصادیق خانواده هایی هستند که به علت فهم ناصحیح از
آموزه های دین راه افراط و تفریط را پیش گرفته اند و هردو نام خانواده ی مذهبی را روی خود گذاشته اند.
این افراط و تفریط ها اگر به خود آن ها آسیب نزند حداقل در افرادی که با آن ها معاشرت دارند تاثیر خواهد داشت. به طور مثال افراط در دین داری و حرام کردن حلال های خدا بر خود دیر یا زود آن ها را خسته و برضد آنچه هستند می شوراند و یا جماعتی را از دین گریزان خواهد کرد.
اولین
قدم در دینداری فهم صحیح از آموزه های دینی است. اگر خدا ارتباط غیرضروری
با نامحرم را نمی پسندد در مقابل خواستار تعامل بیشتر با خانواده ، محبت به
والدین و عشق ورزی به همسر و خواهر و برادر است.
اگر خدا هرگونه تبرج و خودآرایی زن در مقابل نامحرم را نهی می کند در مقابل فرمان می دهد که زنان خود را برای شوهرانشان بیارایند.
کاش دین را صحیح فهم کنیم. کاش حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نکنیم.
کتاب «دخترانه» اثر سمیه سادات لوح موسوی
انتشارات آرما
«دخترانه» شامل 29 یادداشت و مقاله با عناوینی چون «به زنجیر کشیدن قلبها عمومی شده است»، «تو دختری»، «دشت پر حادثه بلوغ»، «آهسته حمل شود، شکستنی»، «او که یادش شیرین است»، «روزهای مبادایی که هنوز نیامدهاند»، «چشمها عقل را کور میکنند» و ... است که در 104 صفحه نوشته شده است.
در ظاهر اگرچه زن ولی بی تردید
مردانه دفاع کرده از خون شهید
ماه است و به سر گرفته چادر یعنی
پنهان شده در دل صدف مروارید
سیدمحمدصادق_آتشی
آیت الله جوادی آملی :
قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می گوید می فرماید:
حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی، جایز می داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی بهره اند.
عروسک باربی رو وقتی کلاس سوم بودم شناختم. دست و پاش 90 درجه کج و راست میشد و انگشتای ظریفی داشت. و این برای من که عاشق چیزهای کوچیک و ظریف (ماشین کوچیک ، خونه کوچیک) بودم یه رویا بود. خونه یکی از دخترهای افه ای فامیل بودیم که برای آب کردن دل من ، کمد باربی هاشو بهم نشون داد... باباش وقتی سفرهای دریایی میرفت یکی از اینا رو براش می آورد... عید اون سال مامانم بعد از اصرار فراوان برام یکی از اونا رو با تمام وسایلش خرید.... اون سال من به تکلیف رسیده بودم و باربی من لباس درست و حسابی نداشت.... مامانم قاطی بازی کردن من میشد و میگفت آخه اینطوری نمیتونه بره بیرون... و براش یه شلوار و چادر نماز و یه چادر مشکی دوخت با مقنعه.... فکر میکنید چی شد زانوهای باربی ام شکست....! چون با من نماز میخوند و من وقت تشهد برای اینکه روی دو پا بشینه زانوهاشو تا ته خم میکردم و طبعا یک باربی آمریکایی عادتی به دو زانو چهار زانو نشستن نداره و اصلا خمی زانوهاش تا این حد طراحی نشده.... من بعد از اون 5-6 تا باربی دیگه هم خریدم اما همشون بعد از دو روز زانو نداشتند... داشتم فکر میکردم چقد تحت تاثیر این عروسک بودم؟!! مامانم یه کاری کرد که من فک کنم بازیه ناخناشو با هم کوتاه کردیم چون میرفت مدرسه لاکاشو پاک کردیم موهاشو بافتم مث خودم چادر سرش کردم و نماز جمعه هم میرفت... مامانم خیلی ساده نذاشت من مثل باربی بشم چون باربی مثل من شد... نکته های خاطره ی بالا: ۱- لزوم تدبیر لازم در تربیت. ۲- آرامش مادر و همراهی او با دخترش باعث میشود، تدبیر مادر به نتیجه برسد، بدون آن که دختر نگران و آشفته شود. 3- حوصلهی مادر در بازی با فرزند و دوختن لباس، در به ثمر رسیدن تربیت، بسیار مؤثر است. ۴- در زمانی زندگی میکنیم که تهدیدهای تربیتی و شبیخونهای فرهنگی و جنگ نرم، فرزندان ما را تهدید میکند. اما ... زیرکی مومن تهدید ها را تبدیل به فرصت میکند.
خاطرات دختر شهید طهرانی
می گویند اگر بدحجابی آزاد باشد مثل غرب, این موضوع برای همه عادی میشود!!
پاسخ حجت الاسلام ماندگاری:
آیا واقعا چنین است؟؟
سوال: اگر واقعا بی حجابی در غرب عادی شده, چرا هنوز آنها برای تبلیغاتشان از زن استفاده می کنند؟؟چرا درجامعه غرب فحشای,سیری,ناپذیر بیدادمی کند؟؟
از گرایش به جنس مخالف رسیده اند به گرایش به همجنس و حیوان ....؟!!
بله میتونیم بگیم در نگاه, آنها وقتی یک بی حجاب می بینند,تعجب نمی کنند
اما اگر عادی شده,چطور بعضی از خیانتها حتی در محیطهای کاری دیده می شود؟؟
بله ما فکر میکنیم فضای نگاهشون عادیه
اما افکار و اعمالشون نشون میده...عادی نمی شود.
..
اما
اسلام می گه جذابیت های زن و مرد فقط باید واسه همسرشون باشه
و این نگاهها و لذت حلال هم نوش جونشون.
اما اگه بنده ی خدا نشی, میشی برده ی شیطان
از نگاه حرام می رسی به اختلالات روانی و اضطراب و...
نتیجه ی اینهمه بی بندباری و سخیف شدن آرایشها همینه.. تهش دیوونگی و اضطرابه
اما
اگه همه ی زیباییها رو فقط در مورد حلال خودش ببینه, به این بلاها دچار نمی شه..
اسلام همینو می خواد
لذت حلال و ناب
گرمــای تابستــان چه لذت بخـش است وقتی با خــُـدا معامله بهِشــت و جهنم می کنم گرما را به جــان می خَرم... اما حِجــابم را با جهنم عوض نخواهــم کرد چـــادرَم! در این گرمـای تـابستـان؛ وقتی پیچیده می شـوم میـان سیـاهی ات، تنهــا دلخـوشی ام به این اسـت که... عرقِ روی ِ پیشـانی ام عرقِ بنـدگی اسـت، نـه عرق شَـرم... بـاور کـن، معنیِ این همه حرارت و گرما را به جان خریدن ، تحمـل نیسـت... عشق اسـت؛ عشق بـه خُـدا...