برای فرهنگ سازی حمایت از کالای ملی باید مختصات ذهنی مصرف کنندگان ایرانی را در نظر گرفت. مصرف کننده ایرانی از نوعی آرمانگرایی برخوردار است، انگاره باکیفیتی کالای خارجی در ذهنش نقش بسته و از مصرف کالای داخلی هراسان است. در بسیاری از موارد نیز عمدتا درگیر قیمت و کیفیت است و نه داخلی یا خارجی بودن کالای مورد تقاضا!
بهترین مدل برای مواجهه با این مشکلات مقابله تدریجی برای رفع مشکلات شناختی و انگیزشی است. می توان از کالاهای مصرفی و نه کالاهای سرمایه ای شروع کرد .
این که چرا مصرف کننده ایرانی ترجیح می دهد خودکار خارجی بخرد، شامپو و صابون خارجی را تقاضا کند، انگاره ای است که می توان به راحتی آن را نقد کرد. اگر کمی مانور رسانه ای بدهیم و غفلت شناختی افراد را برطرف کنیم، می توان اقبال به سمت کالاهای مصرفی (نه سرمایه ای) داخلی را افزایش داد.
ولی این که او یخچال خارجی می خرد یا به سمت لباسشویی خارجی می رود، رفتاری متفاوت است که به واسطه بادوام بودن کالای مصرفی حساسیت های خاص خود را دارد. در این موارد باید بدنبال معرفی برندهای معتبر بود. برای این کار فروشنده ها، تولید کنندگان و رسانه ها باید دست به دست هم بدهند تا برند داخلی را تثبیت کنند. برند داخلی وقتی تثبیت می شود که سرمایه اجتماعی اعتماد شکل بگیرد و تقویت شود.